-نام پدر و مادر حضرت مريم چيست؟

(42071)
-پيامبري كه پدر داشت امّا مادر نداشت , چه كسي بود؟

(17012)
-در هنگام فاتحه خواندن حتماً بايد دعاي اللّهم اغفر للمؤمنين و المؤمنات و المسلمين و المسلمات را بگويند و بعد سوره حمد و توحيد را بخوانندّ آيا در غير اين صورت فاتحه خواندن درست نيست؟

(13955)
-خوش صداترين پيامبر چه نام داشته است؟

(8004)
-چرا خداوند به ابراهيم((عليه السلام)) لقب خليل الله را عطا كرد؟
(2961)
-بعضي مي گويند: حضرت ابراهيم در روز سيزده بدر كه مردم به بيرون شهر رفته بودند, بت هارا شكست و مي گويند: درست نيست در اين روز به بيرون شهر برويم ; آيا اين گفته درست است ؟

(2880)
-چرا نام پيامبر قوم لوط، لوط بوده ، مگر نه اين كه نام انبياي الهي با مسمي بوده و كامل و زيبا؟توضيح دهيد معنا و مفهوم لوط چيست؟

(2462)
-چرا حضرت داوود با اين كه از پيامبران اولوالعزم نبود، داراي كتاب زبور بوده است؟

(2218)
-سبطيان و قبطيان كيستند؟

(1726)
-علت حرام و گناه بودن غيبت چيست؟ چرا دين اسلام بر اين موضوع حساس ميباشد و به شدت از آن نهي ميكند؟

(1666)
-جدا نمودن آيين مقدس اسلام از سنتهاي باطل چگونه است؟
(0)
-آيين كامل چه آييني است؟ و چرا بعضي اديان نسبت به بعضي ديگر كاملترند؟
(0)
-آيا كساني كه به وجود آييني به نام اسلام پي برده اند ولي به آن معتقد نمي باشند، مستحق كيفرند؟
(0)
-مفهوم آزادي در اسلام چيست(0)
-اخباريين چه كساني اند؟
(0)
-1ـ چرا بين اديان الهي تفاوت وجوددارد درحالي كه خداوند تمام احكام را بر پيامبران نازل فرموده اند پس چرا تفاوت در نماز و روزه و ساير احكام وجود دارد؟(0)
-1ـ چرا به پيروان اديان الهي كافر مي گويند در حاليكه آنها نيز پيرو دين خداوند هستند ؟(0)
-2- چرا بعضي مردم مسيحي هستند ؟ با اين كه بيشتر جمعيت دنيا رامسلمانان تشكيل مي دهند ؟(0)
-آيا مسيحيان و يهوديان و ..... به بهشت مي ورند.؟ ( به نظر من اين با منطق جور در نمي آيد كه در اديان ديگر كسي مذهبي شناخته مي شود و به خاطر خدا كار نيك مي كند و به جهنم برود به خاطر اينكه دينش اسلام نبود )(0)
-پـيـغـمبر اسلام مي گويد : به آييني مبعوث شده ام كه عمل به آن براي همه سهل و آسان است اگر آسان بودن شريعت و آيين خوب است پس چرا در اقوام و مذاهب پيشين نبوده ؟(0)
-جدا نمودن آيين مقدس اسلام از سنتهاي باطل چگونه است؟
(0)
-آيين كامل چه آييني است؟ و چرا بعضي اديان نسبت به بعضي ديگر كاملترند؟
(0)
-آيا كساني كه به وجود آييني به نام اسلام پي برده اند ولي به آن معتقد نمي باشند، مستحق كيفرند؟
(0)
-مفهوم آزادي در اسلام چيست(0)
-اخباريين چه كساني اند؟
(0)
-1ـ چرا بين اديان الهي تفاوت وجوددارد درحالي كه خداوند تمام احكام را بر پيامبران نازل فرموده اند پس چرا تفاوت در نماز و روزه و ساير احكام وجود دارد؟(0)
-1ـ چرا به پيروان اديان الهي كافر مي گويند در حاليكه آنها نيز پيرو دين خداوند هستند ؟(0)
-2- چرا بعضي مردم مسيحي هستند ؟ با اين كه بيشتر جمعيت دنيا رامسلمانان تشكيل مي دهند ؟(0)
-آيا مسيحيان و يهوديان و ..... به بهشت مي ورند.؟ ( به نظر من اين با منطق جور در نمي آيد كه در اديان ديگر كسي مذهبي شناخته مي شود و به خاطر خدا كار نيك مي كند و به جهنم برود به خاطر اينكه دينش اسلام نبود )(0)
-پـيـغـمبر اسلام مي گويد : به آييني مبعوث شده ام كه عمل به آن براي همه سهل و آسان است اگر آسان بودن شريعت و آيين خوب است پس چرا در اقوام و مذاهب پيشين نبوده ؟(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:27709 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:18

چگونه موسي كليم مظهر جمال و جلال حق شد؟
كسي كه به مقام والاي اخلاص برسد، مظهر جلال و جمال حق مي شود. موسي (ع) مظهر جلال حق شد و فرعون را غرق كرد و مظهر جمال حق شده، قومش را از ظلمت به نور هدايت كرد. همان گونه كه خداوند وليّ مؤمنان است و آنها را از هر تيرگي و تاريكي مي رهاند و به سوي نور مي برد: (اَللهُ وَلِيّ الَّذينَ ءامَنوا يُخْرِجُهُم مِنَ الْظُّلماتِ إِلَي النُور) بقره/257. موساي كليم چون بندهءمخلص خداوند بود مقام ولايت را به دست آورد. اين فعل به دست تواناي او ظهور كرد، از اين رو به موساي كليم مي فرمايد: (أَنْ أَخْرِج قَوْمَكَ مِنَ الظُّلماتِ إِلي النُور) ابراهيم/5؛ تو مردم را از ظلمات خارج كن و به سوي نور رهنمون باش. البته اگر كسي در بُعد عمل نوراني نباشد توان اخراج از ظلمات عملي به نور عملي را نخواهد داشت، چنانكه اگر در بُعد علم نوراني نباشد، توان اخراج از ظلمات جهل به نور علم را نخواهد داشت. پس موساي كليم بايد در علم و عمل نور باشد تا مؤمنين تحت ولايت او نوراني شوند.

ولايت خداي سبحان بر مؤمنان (اَللهُ وَلِيٌّ الّذينَ ءامَنوا) بقره/257 از صفات فعل خداست و از مقام فعل انتزاع مي شود اولياي الهي مظهر اين ولايت هستند. انسانهاي كامل، مظهر اسماي حسناي حقند و ساير افراد با اين مظاهر درارتباطند، زيرا افراد عادّي آن شايستگي را ندارند كه فيض حق را بدون وساطتِ اوليا دريافت كنند. گرچه خداي سبحان (اَقْرَبُ اِلَيْهِ مِن حَبْلِ الْوَريد) ق/16 است، اما آن قرب، قرب فعلي است.

از اين رو خداي سبحان حضرت موسي را اعزام كرد تا مردم را نوراني كند: (وَلَقَدْ أَرْسَلْنا موُسي بِاياتِنا أَنْ أَخْرِج قَوْمك مِنَ الظُّلماتِ إِلَي النوُر وَذَكِّرْهُم بِأَيّام اللهِ) ابراهيم/5 و موساي كليم(ع) نيز نورانيت علمي و عملي را نصيب مؤمنان كرد.

خداي سبحان درباره رسول اكرم(ص) هم مي فرمايد: (الر كِتابٌ أَنْزَلْناه إِلَيْك لِتُخْرِجَ الناسَ مِنَ الظُّلماتِ إِلَي النوُر) ابراهيم 1؛ برجسته ترين هدف نزول وحي نوراني كردن مردم است. انبيا مردم را نوراني مي كنند واين وصف مظهر جمال حق شدن است. خدا (نوُر السَّموات وَالْأَرض) نور/35 است و موجودات را نوراني مي كند، اين نوراني كردن صفت فعل خداست كه با دست تواناي موساي كليم تجلّي پيدا كرده است، چنانكه آنگاه كه فرعون را به كام دريا سپرد و قارون را به كام زمين، مظهر جلال حق و واحد قهار است. موساي كليم دست انتقام خدا است: (إِنّا مِنَ المُجْرِمين مُنْتَقِمون) سجده/22 خداي سبحان كار موسي را در مظهر جلاليه به خود نسبت مي دهد و كارخود را با دست تواناي آن حضرت انجام مي دهد چون توان موسي، توان فعلي خداست. چنانكه درباره رسول اكرم مي فرمايد: (وَما رَمَيْتُ إِذْ رَمَيْتُ وَلكِنَّ اللهَ رمي) انفال 17.

موساي كليم درجه اي از درجات فاعليت حق، جندي از جنود الهي، شأني از شئون فاعليت حق و اسمي از اسماي فاعليه ذات اقدس الله است و خداي سبحان در مقام فعل، كار را با دست تواناي كليم خود انجام مي دهد. از اين رو وقتي موسي (ع) با استمداد از قداست نفسش دستور داد تا زمين، قارون را با اموالش به كام خويش فرو برد، خدا فرمود: ما اين كار را كرديم. همان طور كه ديگر وسايل، كارهاي تكويني را بر عهده دارند، موساي كليم هم ولايت تكويني را بر عهده دارد. هم در تشريع، مردم را هدايت مي كند و هم در تكوين دلهاي آنها را نوراني مي كند. خداوند در هر دو بُعد تشريع و تكوين، وليّ مؤمنان است و آنها را از تاريكيها به نور خارج مي كند اين دو سِمَت ولايت تكويني و تشريعي را انبياي الهي نيز دارند.

غرض آنكه چون موسي (ع) عبد مخلَص و مظهور جمال و جلال حق، و ولي الله بود مأمور نوراني كردن مردم شد. بنابراين هر كس كه خواهان آن مقام منيع است، بايد بگويد: (الَلهم إِنّي أَسْئَلك مِنْ جَمَالِكَ بِأَجمله… اَللّهُم إِنّي أَسْئَلُك مِن جَلالِكَ بِأَجلّه) (مفاتيح الجنان، دعاي سحر ماه رمضان.)؛ يعني خدايا مرا مظهر جمال و جلال خود كن، زيرا انسان مي تواند جامعه را نوراني كند.

كسي كه با نور الهي در جامعه به سر مي برد: (وَجَعَلْنا نُوراً يَمْشي بهِ فِي النّاس) انعام/122 مظهر جمال حق است. و چنين انساني، حيات و مماتش نوراني است. واين پايگاه رفيع يعني مقام شامخ ولايت، ميسور همه انسانهاي سالك است و اگر چنين نبود، خداي سبحان اين معارف و قصص را بازگو نمي كرد و از اين كه فرمود براي كافران ملحد درهاي آسماني باز نيست: (لا تُفَتّح لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ) اعراف/40، معلوم ميشود براي مؤمنان موحّد بتز است. پس از اين درها وارد شويد كه (وَ فِي السَّماء رِزْقكُم) ذاريات/22، و از رزق الهي بهره مند گرديد.

: آية الله جوادي آملي
تفسير موضوعي قرآن ج 7 (سيرة پيامبران(ع) در قرآن)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.